wow

سلام نازکم...عشقم همش میخوام بیام اینجا و وبلاگت رو تماشا کنم لواشکم...امروز اولین کسی که به اینجا سر زد دختر خاله عزیزم بود میسی نعیمه جونم !:-* عشق من امروز به مناسبت وبلاگت به قرررررررمه سبزی دبش درست کردم با سالاد شیرازی که با بابایی دوتایی زدیم به رگ ولی آخرش پسر عمو علی کوچولوت اومد و با ما شام خورد....پسر عموت امروز بیشتر روز رو با من گذروند باهم کیک پختیم و تو الک کردن ارد کلللللللللی کمکم کرد....ممنون علی کوچولو بازم بیا خونمون..... بهش میگم علی تو چیه منی؟میگه زن عمو من ناز تو هستم!!!!!!!!ماشالله به این زبون.... انصافا علی خیلی بچه خون گرمیه و منم خیلی دوست داره خب منم خیلی دوسش دارم مامانی!!!! فردا قراره برم خونه مامانم اینا یا به قول خودم خونه مامان فاطی!!!!!!!! درست کردن وبلاگت هم به اون گفتم و گف خیییییییییلی زود به اونم نشونش بدم درگوشی یه چیزی بهت بگم لواشک خوش بحالت که مامان بزرگای خوبی داری...وقتی فک میکنم مامان من بشه مامان بزرگ خندم میگیره!!!!آخه اصلا بهش نمیخوره!!!!!ولی انصافا خدا رو هزاران بار شکر هردوتا مامان بزرگت عالی ان به قول خودم پرفکت اند....... !!!!!!هم مامان من هم مامان بابایی......مامان بزرگا دوستتون داریم.....خب عشقم سریال مورد علاقم شروع شد فعلا بای نازم شبت پر لواشک