لواشک خوردنی من

اومدم

1393/3/10 16:39
نویسنده : الهه
214 بازدید
اشتراک گذاری
سلام دورت بگردم سللام دردت به جونم سلام لواشک ترش و خوشمزه وو مجلسی من:-Dعشقم تو این مذت که نبودم سیستم خراب تشریف داشت....بگذریم هفته پیشش با عمو باقر اینا و مامانمم ااینا و مآمان بآبایی رفته ببودیم روستای ثمر خزان جای سر سبز و دنجی بود و کللللی خوش گذشت فننجولم;-) چهارشنبه ههم با مامانم اینا رفتیمم اطراف شمال.......واقعآ جات خالی گل من....... شب اول تو استارا موندیم شب دوم نزدیکیهآی ماسوله و شب سوم کنار ساحل گیسوم خوابیدیم... کلللللی توی آب راه رفتیم کلی آب بازی کردیمم تو استاررا منو بآبام باهم شنا کردیم و مسابقه دادیم روز بعدش رفتیم ماسوله که یه جورایی شبیه کندوان خودمونه با این تفآوت که کمی آونجا مدرن تر بود و سقف خوننه هاش صاف ببود مال کندوان کله قندیه!؟؟؟بعلله فدات شم به قول بابآم ما توریست بودیم و تححقیق میکردیم!!!!؟!خخخخخخ!!! اینمم بگم که تو ماسوله تو یه کلبه چوبی شب رو به صبح رسوندیم کلللللی لدت بردیم....... تو ساحل گیسوم سوار کشتی شدیم:-) و فرداش رفتیمم ابشار ویسادار ...که رراه رو زیاد رفتیم و وقتی بابآییی واسه ادرس پیاده شد یه زنبور باباییی رو درست از وسط سرش نیش زد:Oخخخخخخخ:-)بعد دست ممنو نیش ژد o_O ببعد پنجره هارو کشیذیم و الفراز=-O خلاصه موقع بررگشت به تبریز نژدیکی های خونه همم یهه ملاشینن عروس بود که ماهم افتادیم دنبالش و دست زدیمم و کللللللی بوق زدیمم::-* دورت بگردم مماممانی جآتت خعیلی خاللی بود......راستی دوستم لیلا که فقط سه روز زودتر از من عروسییش بوود داره مامان میشه ایشاللله به سلامتی نی نی خوشگله بیاد بعلش  
پسندها (2)

نظرات (0)